۱۳۸۸ خرداد ۲۱, پنجشنبه

دوستي بدون تا

با يه شكلات شروع شد
من يه شكلات گذاشتم تو دستش
اونم يه شكلات گذاشت تو دست من
من بچه بودم اونم بچه بود
سرم و بلند كردم سرشو بالا كرد
ديد كه منو ميشناسه
خنديدم
گفت دوستيم
گفتم دوست دوست
گفت تا كجا
گفتم دوستي اي كه تا نداره
گفت تا مرگ
خنديدم و گفتم من كه گفتم تا نداره
گفت باشه تا پس از مرگ
گفتم نه نه نه نه
تا نداره
گفت قبول تا اونجا كه همه دوباره زنده مي شن تا زندگي پس از مرگ بازم با هم دوستيم تا بهشت تا جهنم
تا هر جا كه باشه من و تو با هم دوستيم
خنديدم گفتم تو براش تا هر كجا كه دلت مي خواد يه تا بذار اصلن يه تا بكش از سر اين دنيا تا اون دنيا
اما من اصلن براش تا نمي ذارم
نگام كرد نگاش كردم
باور نمي كرد
مي دونستم اون مي خواست حتمن دوستي ما تا داشته باشه
دوستي بدون تا را نمي فهميد
...

۱۳۸۸ خرداد ۱۷, یکشنبه

جاي تو

همه چيز هست تنها تو نيستي و جاي تو هيچ چيز نيست.